مدل خسارت مالی برای از دست دادن ارزش

ساخت وبلاگ

Neil De Gray

خسارت به طور کلی به عنوان (1) از دست دادن درآمد یا (2) از دست دادن سرمایه محاسبه می شود. هنگامی که خسارت ها به دلیل از دست دادن سرمایه تعیین می شود ، اغلب لازم است ارزیابی دارایی یا تجارت انجام شود. این فصل برای ارائه مروری بر اصول ارزیابی تجارت ، مفاهیم و روشها و توضیح نحوه اعمال آنها در محاسبه خسارت ها است. اگرچه ارزیابی هر دارایی یا تجارت خاص به عوامل خاص موردی بستگی دارد ، اما اصول کلی بیان شده در اینجا می تواند به طور گسترده اعمال شود. گفته می شود ، هیچ فرمول یا قانون ارزیابی وجود ندارد و تعیین ارزش ذاتاً ذهنی است. به طور کلی توصیه می شود که احزاب یک حرفه ای ارزیابی تجاری واجد شرایط را درگیر کنند که در آن به ارزیابی رسمی تجارت نیاز باشد.

II تعریف ارزش بازار عادلانه

اولین قدم در هر فرآیند ارزیابی این است که به وضوح درک کنید که دقیقاً چه چیزی ارزش دارد. یک ارزنده ممکن است وظیفه داشته باشد که یک تجارت را به طور کلی ارزیابی کند ، از جمله سهام عدالت و بدهی آن (ارزش سازمانی) ، سهام خاص یا بدهی در یک تجارت یا دارایی های خاص یک تجارت. تعیین آنچه که باید ارزشمند باشد ، اولین قدم مهم در فرآیند ارزیابی است. ارزشمند همچنین باید تعریف ارزش را برای تصویب تعیین کند. به طور کلی ، ارزیابی های تجاری به طور معمول بر تعیین "ارزش بازار عادلانه" متمرکز است. با این حال ، تعاریف دیگر ارزش ممکن است در شرایط خاص یا واقعیت مرتبط باشد. 2 تعریف ارزش بازار منصفانه تا حدودی با صلاحیت متفاوت است. در ایالات متحده ، ارزش بازار عادلانه به این صورت تعریف شده است: "قیمتی که در آن ملک بین یک خریدار مایل و یک فروشنده مایل تغییر می کند ، و نه تحت هیچ اجباری برای خرید یا فروش و هر دو دانش معقول از حقایق مربوطه". 3 در کانادا ، تعریف عموماً پذیرفته شده از ارزش بازار منصفانه عبارتند از: "بالاترین قیمت موجود در یک بازار باز و بدون محدودیت بین احزاب آگاه و محتاط ، که به طول بازو عمل می کنند و تحت هیچ اجباری برای عمل ، از نظر پول نقد بیان شده است. اگرچه تعریف "ارزش بازار عادلانه" تا حدودی با صلاحیت متفاوت است ، اما مؤلفه های اساسی تعریف این تعریف سازگار است.

من بالاترین قیمت در دسترس هستم

از نظر مفهومی ، یک خریدار و یک فروشنده فقط با قیمتی معامله می کنند و طبق شرایطی که هر دو بر اساس انگیزه های خودشان و منافع شخصی خود موافق هستند. قیمت معامله قیمتی است که در آن سود فروشنده ، یعنی به حداکثر رساندن قیمت فروش ، و بهره خریدار ، یعنی به حداقل رساندن قیمت خرید ، در تعادل است. ارزش بازار منصفانه تعیین شده در یک زمینه مفهومی نشان دهنده بالاترین قیمت موجود است.

II خریدار و فروشنده مایل: هیچ اجباری برای عمل نیست

تعریف ارزش بازار عادلانه فرض می کند که طرفین شرکت کنندگان در معامله را دارند و هیچ یک از طرفین مجبور به معامله نمی شوند. در واقعیت ، یک صاحب مشاغل ممکن است به دلایل مختلف از جمله سلامت شخصی یا مشکل مالی مجبور به فروش سود خود شود.

III دانش حقایق مربوطه

تعریف ارزش بازار عادلانه فرض می کند که هم فروشنده و هم خریدار با توجه به کلیه حقایق مادی که برای تعیین ارزش مهم هستند مطلع می شوند و با احتیاط عمل می کنند. فرض بر این است که تمام اطلاعاتی که در تاریخ ارزیابی در دسترس بوده یا باید در تاریخ ارزیابی در دسترس باشد ، در تعیین ارزش بازار مفهومی در دسترس بوده است. به طور کلی پذیرفته شده است که اطلاعات عقب مانده ، اطلاعاتی که انتظار می رود پس از تاریخ ارزیابی شناخته شود ، در تعیین ارزش بازار منصفانه در نظر گرفته نمی شود.

IV با طول بازو بازی می کند

تعریف ارزش بازار عادلانه فرض می کند که خریدار و فروشنده احزاب با طول بازو هستند و مطابق با علاقه شخصی خود مذاکره می کنند.

v بازار باز و نامحدود

ارزش بازار منصفانه یک بازار باز و نامحدود را فرض می کند که شامل همه خریداران بالقوه است. کلیه خریداران بالقوه با اراده و منابع برای معامله در ملاحظات Valuator گنجانده شده اند. هرگونه محدودیتی که ممکن است بر بازاریابی یک تجارت تأثیر بگذارد ، فرض می شود که به منظور تعیین ارزش در یک زمینه مفهومی ، به طور موقت برداشته می شود. تا حد محدودیت وجود دارد ، ارزش افزوده ممکن است با استفاده از تخفیف معقول به ارزش که در غیر این صورت مشخص شده است ، تأثیر محدودیت ها را در نظر بگیرد.

vi از نظر پول نقد یا معادل نقدی بیان شده است

ارزش بازار منصفانه به صورت معادل پول نقد بیان می شود و انتقال حقوق و خطرات مرتبط با تجارت در تاریخ ارزیابی را فرض می کند. این اغلب برخلاف معاملات بازار آزاد است ، که غالباً بر اساس توجه غیر نقدی ، مانند انتقال سهام ، یا شامل پرداخت ها در طی یک دوره زمانی (درآمد) است.

III قیمت بازار آزاد در مقابل ارزش بازار عادلانه مفهومی

قیمت و ارزش دو مفهوم مجزا است که اغلب در نظر گرفتن یک ارزیابی اشتباه گرفته می شوند. قیمت یک تجارت یا دارایی براساس مذاکرات خریدار و فروشنده در یک معامله در بازار آزاد است و منعکس کننده شرایط واقعی فروش است. ارزش به طور کلی در زمینه یک بازار مفهومی تعیین می شود ، جایی که شرکت مشمول ارزیابی در واقع در معرض بازار فروش قرار نگرفته است. بازار مفهومی در نظر گرفته شده است تا آنچه را که انتظار می رود در یک بازار منطقی ، کاملاً آگاهانه و مایع رخ دهد ، بدون افشای بهره شغلی برای فروش ، تکرار کند. ارزش عادلانه بازار عادلانه به طور کلی بر اساس یک پایه ذاتی (مستقل) بدون در نظر گرفتن هم افزایی های احتمالی یا مزایای اقتصادی که ممکن است به زیر مجموعه ای از خریداران بالقوه یک تجارت تعلق می گیرد ، تعیین می شود. برخی از خریداران ممکن است مایل به پرداخت قیمتی باشند که به دلیل شرایط خاص و مزایای خاصی که ممکن است از یک کسب دریافت کنند ، با ارزش ذاتی متفاوت است. این خریداران معمولاً به عنوان خریداران علاقه ویژه گفته می شود. تعیین حق بیمه مبنی بر اینکه یک خریدار با بهره ویژه ممکن است مایل به پرداخت هزینه های هم افزایی باشد ، اغلب در یک بازار مفهومی دشوار است زیرا اطلاعات لازم برای ارزیابی دقیق هم افزایی ها به طور کلی در دسترس نیست. در نتیجه ، قیمت به دست آمده در یک معامله بازار آزاد ممکن است با نتیجه گیری ارزش حاصل از ارزیابی بازار مفهومی در همان تاریخ ارزیابی متفاوت باشد. ارزش بازار عادلانه مفهومی نیز ممکن است به دلیل موارد زیر متفاوت باشد:

  1. عدم تقارن اطلاعاتی. معاملات بازار آزاد بین احزاب با درجات مختلف دانش مذاکره می شود و در نتیجه قیمت معامله ممکن است با "بالاترین قیمت موجود" متفاوت باشد ، همانطور که در یک زمینه بازار مفهومی تعیین می شود.
  2. احزاب اجبارییک فروشنده ممکن است به دلیل سلامت شخصی ، مالی یا دلایل دیگر مجبور به فروش مشاغل خود شود. معاملات اجباری بازار آزاد ممکن است منجر به قیمتی پایین تر از ارزش بازار عادلانه مفهومی شود.
  3. توجه غیر نقدی. معاملات بازار آزاد غالباً شامل بررسی غیر نقدی یا سایر اشکال جبران خسارت از جمله درآمد و قراردادهای اشتغال است که بر قیمت پرداخت شده تأثیر می گذارد.
  4. تصمیمات بی پروا و احساسات انسانی. یک خریدار یا فروشنده ممکن است بر اساس احساسات انسانی که منعکس کننده "بالاترین قیمت موجود" نیست ، در مورد معامله بازار آزاد مذاکره کند.

اصول ارزیابی IV

هفت اصل ارزیابی زیر به عنوان مبانی عمومی ارزیابی تجارت به طور گسترده ای پذیرفته می شود.

من اصل اول: مقدار در یک نقطه خاص از زمان تعیین می شود

ارزش در یک نقطه خاص از زمان بر اساس اطلاعاتی که در آن مقطع زمانی شناخته شده یا شناخته شده بودند ، تعیین می شود. ارزش بهره شغلی مبتنی بر درک بازار در یک نقطه خاص از زمان آینده تجارت و به ویژه جریان نقدی آینده است که احتمالاً تجارت ایجاد می کند. با در دسترس بودن اطلاعات جدید ، چشم انداز تغییر شغلی از روز به روز. هر دو عامل خارجی و داخلی به طور مداوم بر ارزش یک تجارت تأثیر می گذارند و به همین ترتیب ، ارزش در یک نقطه خاص از زمان تعیین می شود. مطابق با این اصل ، اطلاعات عقب نشینی به طور کلی هنگام تعیین ارزش از توجه خارج می شود. در مذاکره در مورد معامله بازار آزاد ، فروشنده و خریدار از مزایای اطلاعات آینده برخوردار نیستند. همین اصول برای ارزیابی در یک زمینه مفهومی اعمال می شود ، جایی که ارزش فقط براساس اطلاعاتی است که در زمان ارزیابی شناخته شده یا شناخته شده است.

II اصل دو: ارزش تابعی از مزایای آینده برای جمع آوری از مالکیت است

ارزش در اصل تابعی از جریان پول نقد آینده آینده یک تجارت است. خریداران بالقوه یک تجارت را بر اساس انتظارات از جریان نقدی که پس از کسب آن به آنها تعلق می گیرد ، ارزیابی می کنند. همانطور که گفته می شود ، "پول نقد پادشاه است". بنابراین ارزش مبتنی بر عملکرد آینده مورد انتظار است که توسط جریان نقدی در آینده اختیاری اندازه گیری می شود که از سرمایه گذاری در تجارت دریافت می شود. ارزش تابعی از جریان نقدی آینده نگر و خطر دستیابی به جریان نقدی آینده در مبلغ و زمان پیش بینی شده است. در ارزیابی جریان نقدی آینده نگر ، عملکرد مالی تاریخی می تواند تا حدی که نماینده عملکرد آینده باشد ، آموزنده باشد. با این حال ، یک ارزنده باید صنعت در حال تحول و روندهای اقتصادی را در نظر بگیرد.

III اصل سه: بازار نرخ بازده را دیکته می کند

از نظر مفهومی ، ارزش یک تجارت برابر با ارزش فعلی تجارت پیش بینی شده در آینده است. نرخ بازده مورد استفاده برای تعیین ارزش فعلی جریان نقدی آینده از نرخ بازده بازار حاصل می شود. در هر زمان معین ، سرمایه گذاران باید سرمایه گذاری سرمایه را در یک تجارت یا دارایی در برابر سایر سرمایه گذاری های بالقوه موجود در بازار وزن کنند. نرخ بازده بازار مبتنی بر نیروهای عمومی بازار است که شامل موارد زیر است:

  1. شرایط عمومی اقتصادی ، از جمله نرخ وام کوتاه مدت و بلند مدت. نرخ وام گرفتن بر فعالیتهای کسب و واگذاری سرمایه گذاران و نرخ بازده مورد نیاز خریداران در سرمایه سرمایه گذاری شده آنها تأثیر می گذارد.
  2. درک بازار از یک صنعت خاص و مشخصات ریسک صنعت. این شامل درک بازار از خطرات ، فرصت ها ، چشم انداز رقابتی ، محیط نظارتی و چشم انداز رشد یک صنعت است.
  3. انواع خریداران در بازار ، اهداف و انگیزه های سرمایه گذاری آنها. وت
  4. عوامل خطر خاص شرکت منحصر به فرد برای ارزش گذاری در تجارت.

نرخ بازده محور بازار نشان دهنده نرخ بازده لازم برای ایجاد انگیزه در سرمایه گذاران برای استقرار سرمایه در تجارت با توجه به ریسک مرتبط و فرصت های دستیابی به جریان نقدی پیش بینی شده است. در هر مقطع زمانی ، تعادل بازار محور وجود دارد که به موجب آن نرخ بازده ارائه شده توسط یک وسیله نقلیه سرمایه گذاری خاص نشان دهنده درک بازار از خطر سرمایه گذاری آن وسیله نقلیه است. سرمایه گذاران به دنبال به حداقل رساندن ریسک خود هستند. در تعیین ارزش تجاری ، جریان نقدی آینده نگر یک تجارت و نرخ بازده اعمال شده برای آن جریان های نقدی وابسته است. هرچه خطر تحقق جریان نقدی بیشتر باشد ، نرخ بازده مورد نیاز بیشتر می شود.

IV اصل چهار: ارزش تحت تأثیر نقدینگی است

به طور کلی ، هرچه نقدینگی یک سرمایه گذاری بیشتر باشد ، ارزش آن سرمایه گذاری بیشتر می شود. نقدینگی اندازه گیری توانایی تبدیل سرمایه گذاری به پول نقد است. سرمایه گذاری نقدینگی کالایی است که می تواند به سرعت به پول نقد تبدیل شود. نقدینگی بیشتر با فراهم کردن توانایی بیشتر خریدار به خریدار بالقوه در دسترسی به سرمایه خود و خروج از سرمایه گذاری آنها ، خطر سرمایه گذاری را کاهش می دهد. نقدینگی یک سرمایه گذاری در یک تجارت خصوصی اغلب توسط برخی از مقررات موجود در توافق نامه سهامداران یا مقالات شرکت محدود می شود. برای توافق نامه سهامداران غیر معمول نیست که توانایی سهامداران در انتقال سهام خود را محدود کند. در چنین شرایطی ، ارزنده می تواند تأثیر چنین مقررات را بر ارزش ارزیابی کند و در صورت لزوم ، با استفاده از تخفیف "نقدینگی" مناسب ، ارزش را کاهش می دهد.

V اصل پنج: ارزش منافع اقلیت در مقابل یک علاقه کنترل کننده

ارزش منافع اقلیت به طور کلی کمتر از ارزش یک منافع کنترل کننده در نظر گرفته شده بر اساس طرفداری است. یک سهامدار کنترل کننده به طور کلی به عنوان یک سهامدار تعریف می شود که از طریق منافع مالکیت آنها می تواند اکثریت هیئت مدیره را انتخاب کند و به نوبه خود عملیات تجاری را اداره کند. ارزش منصفانه بازار یک بهره کنترل کننده به طور کلی با استفاده از درصد سود مالکیت سهامدار کنترل کننده به ارزش بازار عادلانه "En Bloc" ، به طور کلی بر اساس طرفداری تعیین می شود. یک سهامدار اقلیت توانایی یکسان برای تأثیرگذاری بر تصمیمات تجاری و عملیات مشاغل یا تعیین میزان یا زمان سود سهام یا شرایط و ضوابط و زمان فروش نهایی تجارت را ندارد. به این ترتیب ، ارزش منافع اقلیت ممکن است کمتر از بخش طرفدار ارزش بازار منصفانه باشد. تخفیف اقلیت غالباً هنگام رسیدن به نتیجه گیری ارزشمند اعمال می شود تا منافع اقلیت بتواند ناتوانی منافع اقلیت را در تأثیر و کنترل عملیات تجارت به حساب آورد. کوانتومی تخفیف اقلیت واقعیت و موردی خاص است و بر اساس توجه به ارزش گذاری از ساختار مالکیت ، رابطه بین صاحبان ، توافق نامه های صاحبان ، مقررات قانونی در مورد مدیریت تجارت و حقوق سهامداران و سایر اطلاعات مربوطه.

VI اصل ششم: ارزش تحت تأثیر دارایی های ملموس خالص است

دارایی های ملموس شامل دارایی های فیزیکی یک تجارت است و شامل سرمایه در گردش ، موجودی ، دارایی ، کارخانه و تجهیزات است. به طور کلی ، همه موارد دیگر ثابت نگه داشته می شوند ، یک پایه دارایی ملموس بالاتر مشخصات ریسک یک تجارت را کاهش می دهد و از یک ارزش تجاری بالاتر پشتیبانی می کند. یک پایه دارایی ملموس بالاتر ، به طور کلی خطر مرتبط با تجارت را کاهش می دهد زیرا این امر است:

  1. یک مانع طبیعی برای ورود فراهم می کند. سرمایه گذاری بزرگ سرمایه مورد نیاز برای ورود به صنایع فشرده سرمایه اغلب به عنوان یک مانع طبیعی برای ورود به رقبای جدید بالقوه عمل می کند و خطر رقابت را محدود می کند.
  2. وثیقه کسب و کار را افزایش می دهد و دسترسی بیشتری به تأمین اعتبار بدهی را فراهم می کند. وام دهندگان به طور کلی راحت تر اعتبار خود را به مشاغل با وثیقه قوی گسترش می دهند. افزایش نسبت نسبی بدهی در ساختار سرمایه کلی شرکت می تواند هزینه کلی شرکت را کاهش دهد (زیرا هزینه تأمین بدهی به طور کلی کمتر از هزینه تأمین اعتبار سهام است). وت
  3. خطر نزولی را کاهش می دهد. اگر همه چیز دیگر ناکام باشد و تجارت موفق نباشد ، یک خریدار بالقوه در یک سرمایه گذاری در یک تجارت با یک دارایی دارایی ملموس خالص بالا ، خطر نزولی پایین تر دارد زیرا دارایی های این تجارت می توانند به فروش برسند ، در نتیجه ضرر کل شرکت شکست خورده را محدود می کندبشر

VII اصل هفت: ارزش تجاری و غیر تجاری متمایز است

شرکت های موفق ، تا حد بیشتری نسبت به شرکت های کمتر موفق ، خصوصیات نامشهود را دارند که منجر به کسب درآمد نسبتاً بزرگتر و بازده می شوند. مقدار افزایشی ایجاد شده توسط این خصوصیات نامشهود معمولاً به عنوان حسن نیت گفته می شود. حسن نیت یک دارایی نامشهود است که منعکس کننده یک برند ، شهرت ، وفاداری مشتری و سایر عوامل نامشهود است که به طور جداگانه قابل شناسایی یا اندازه گیری نیست. حسن نیت شامل هر دو دارایی است که می توانند به یک خریدار بالقوه منتقل شوند و معمولاً از آن به عنوان حسن نیت تجاری یاد می شوند ، و مواردی که نمی توانند منتقل شوند و معمولاً به عنوان حسن نیت شخصی یا غیر تجاری گفته می شوند. ارزش تجاری یک تجارت از دارایی ها و عملیات تجاری حاصل می شود و شامل حسن نیت تجاری است. مؤلفه غیر تجاری ارزش تابعی از توانایی های شخصی یا روابط یک فرد است و به یک خریدار بالقوه تعلق نمی گیرد. یک خریدار بالقوه به طور کلی هزینه حسن نیت شخصی را پرداخت نمی کند زیرا غیر قابل انتقال است.

V مبانی ارزیابی کسب و کار i ارزش شرکت در مقابل ارزش حقوق صاحبان سهام

ارزش سازمانی و ارزش حقوق صاحبان سهام دو اصطلاح ارزشی هستند که اغلب به اشتباه درک می شوند. ارزش یک سود تجاری از دو جزء تشکیل شده است: (1) ارزش حقوق صاحبان سهام. و (2) ارزش بدهی های معوق کسب و کار. این دو مؤلفه با هم، ارزش شرکتی کسب و کار را تشکیل می‌دهند، که نشان‌دهنده ارزش کسب‌وکار در کل آن شامل اجزای حقوق صاحبان سهام و بدهی آن است. ارزش شرکت تحت تأثیر نحوه تأمین مالی یک تجارت قرار نمی گیرد. در مقابل، ارزش حقوق صاحبان کسب و کار نشان دهنده ارزش حقوق صاحبان سهام یک تجارت (یعنی ارزش سهام) است و برابر است با ارزش شرکت منهای ارزش خالص بدهی کسب و کار. ارزش حقوق صاحبان سهام تحت تأثیر نحوه تأمین مالی یک تجارت است. ارزش واحد تجاری یک واحد تجاری شامل ارزش بدهی های بهره دار و معادل آن، به اضافه ارزش خالص دارایی های عملیاتی کسب و کار (وجه نقد، موجودی، مطالبات منهای دارایی های پرداختنی و ثابت) به اضافه ارزش دارایی های نامشهود قابل شناسایی (نام های تجاری) است.، علائم تجاری) و دارایی های نامشهود غیرقابل شناسایی (سرقفلی تجاری). ارزش حقوق صاحبان سهام شامل ارزش بدهی های بهره دار و معادل آن نمی شود و بیانگر ادعای سهامدار یا مالک نسبت به دارایی های شرکت است.

VI رویکردها و روش‌های ارزش‌گذاری i رویکردهای ارزش کلی

سه رویکرد کلی پذیرفته شده برای ارزش گذاری دارایی یا کسب و کار وجود دارد.

رویکرد درآمد یا جریان نقدی

ارزش دارایی یا تجارت بر اساس جریان های نقدی مورد انتظار آتی که توسط دارایی یا تجارت ایجاد می شود، تعیین می شود. جریان‌های نقدی آتی آتی با نرخ بازدهی مناسب تنزیل یا سرمایه‌گذاری می‌شوند که منعکس‌کننده ریسک‌های ذاتی در تحقق جریان‌های نقدی است.

ارزش دارایی بر اساس بهای تمام شده تاریخی دارایی یا هزینه جایگزینی دارایی تعیین می شود. رویکرد بهای تمام شده معمولا برای ارزیابی دارایی های خاص به جای تعیین ارزش یک کسب و کار فعال به عنوان یک کل محفوظ است.

ارزش دارایی یا کسب و کار بر اساس استفاده از معیارهای ارزیابی بازار قابل مقایسه تعیین می شود. فرض اساسی این است که معیارهای مرتبط با یک دارایی یا کسب و کار قابل مقایسه، منعکس کننده خطرات ذاتی آن دارایی یا کسب و کار است و برای کسب و کار مشمول ارزیابی قابل اعمال است.

ii رویکرد انحلال در مقابل رویکرد تداوم فعالیت

اولین قدم در ارزیابی ارزش یک کسب و کار، ارزیابی دوام کسب و کار است. ارزش‌گذار باید ارزیابی کند که آیا انتظار می‌رود کسب‌وکار نرخ بازدهی معقولی را در ارزش خالص دارایی‌های به کار گرفته شده در سرمایه‌گذاری محقق کند یا خیر. این تجزیه و تحلیل تصمیمات ارزیاب را در مورد استفاده از رویکرد دائمی یا انحلال آگاه خواهد کرد.

رویکرد نگرانی ادامه دار

ارزش کسب و کار بر اساس این فرض اساسی تعیین می شود که کسب و کار به فعالیت خود ادامه می دهد و جریان های نقدی آتی مثبت ایجاد می کند.

نشان دهنده درآمد خالص تخمینی است که پس از واگذاری دارایی های پایه کسب و کار و تسویه بدهی های آن باقی می ماند.

انتخاب رویکرد ارزشیابی

کسب‌وکاری که از نظر اقتصادی مقرون‌به‌صرفه در نظر گرفته می‌شود، عموماً بر اساس ادامه‌ی نگرانی ارزش‌گذاری می‌شود که به این معنی است که کسب‌وکار در آینده به فعالیت خود ادامه خواهد داد. یک رویکرد ارزش‌گذاری مداوم بر منافع اقتصادی آتی (جریان‌های نقدی احتمالی) که به گروه مالکیت تعلق می‌گیرد، متمرکز است. کسب‌وکاری که جریان‌های نقدی منفی مکرر ایجاد می‌کند، یا جایی که انتظار نمی‌رود کسب‌وکار نرخ بازده معقولی در سرمایه سرمایه‌گذاری‌شده خود داشته باشد، معمولاً بر اساس انحلال ارزش‌گذاری می‌شود. رویکرد انحلال فرض می‌کند که دارایی‌های کسب‌وکار فروخته می‌شود، بدهی‌های آن بازپرداخت می‌شود و هر گونه درآمدی بین صاحبان سهام توزیع می‌شود. فرض اساسی سناریوی انحلال این است که حداکثر ارزش برای سهامداران نه با ادامه فعالیت کسب و کار، بلکه با تبدیل خالص دارایی های کسب و کار به پول نقد به طوری که سهامداران بتوانند این سرمایه را مجدداً به سرمایه دیگری تخصیص دهند (بیشتر). امیدوار کننده) سرمایه گذاری تجاری. زمانی که قرار است ارزش بر اساس رویکرد انحلال تعیین شود، معمولاً از روش ارزش گذاری مبتنی بر دارایی استفاده می شود. تجزیه و تحلیل انحلال ممکن است به صورت منظم انجام شود، به این معنی که فرض می شود کسب و کار دارای یک جدول زمانی معقول برای پایان دادن به عملیات خود و به حداکثر رساندن ارزش است، یا اجباری، در جایی که یک جدول زمانی تسریع شده در نظر گرفته می شود.

iii روش شناسی ارزش گذاری روش شناسی ارزش گذاری مبتنی بر دارایی

مطابق با یک روش ارزیابی دارایی مبتنی بر دارایی ، ارزش یک بهره شغلی بر اساس ارزش دارایی و بدهی های اساسی تجارت تعیین می شود. روشهای ارزش گذاری مبتنی بر دارایی معمولاً هنگام ارزیابی شرکتهای هلدینگ (شرکتهایی که عملکرد اصلی آنها سرمایه گذاری در مشاغل دیگر است) استفاده می شود یا هنگامی که ارزش افزوده تعیین می کند که یک شرکت عامل قابل استفاده نیست (و بنابراین یک رویکرد ارزیابی انحلال به عنوان اصلی به کار می رود. تکنیک ارزیابی). متداول ترین روش ارزیابی دارایی مبتنی بر دارایی ، روش تنظیم ارزش خالص کتاب است. با توجه به روش تنظیم ارزش خالص کتاب خالص ، Valuator ارزش کتاب گزارش شده از دارایی ها و بدهی های تجارت موضوع را تنظیم می کند تا ارزش بازار عادلانه را در تاریخ ارزیابی منعکس کند. درک این نکته حائز اهمیت است که ارزش های کتاب گزارش شده در ترازنامه یک شرکت اغلب منعکس کننده مبلغ هزینه تاریخی است یا ممکن است ارزش واقعی اقتصادی یک دارایی یا بدهی را منعکس نکند. به عنوان مثال ، مقادیر دارایی گزارش شده در یک ترازنامه اغلب منعکس کننده قیمت اولیه خرید دارایی است که ممکن است یا ممکن است نشانگر ارزش بازار عادلانه در تاریخ ارزیابی باشد. به طور کلی ، روش ارزش خالص کتاب خالص شامل تنظیم سهام سهامداران گزارش شده همانطور که در صورتهای مالی یک شرکت گزارش شده است با افزودن یا کسر مبلغی که ارزش دارایی های خالص از آن فراتر می رود یا کمتر از ارزش گزارش شده برای اهداف حسابداری و تنظیم است. برای اختلافات مالیاتی مرتبطروش تنظیم ارزش کتاب خالص تنظیم شده را می توان در هر دو سناریوی با ارزش و یک سناریوی ارزش انحلال اعمال کرد. تحت یک رویکرد انحلال ، ارزش به عنوان تفاوت بین ارزش خالص قابل تحقق دارایی های تجارت و مبالغ مورد نیاز برای برآورده کردن بدهی های تجارت محاسبه می شود. در این محاسبات ، ارزش خالص قابل تحقق یک دارایی خاص ، نقدی است که پس از پرداخت هرگونه کمیسیون فروش ، حرکت هزینه ها ، مالیات ها و سایر هزینه هایی که برای دفع دارایی انجام می شود و تأثیر آن را برای دفع دارایی و تأثیرگذاری در پیچ و تاب و تأثیرگذاری در پیچ و خم شدن از طریق فروش هر دارایی حفظ می کند ، پول نقدی است. تجارت.

جریان نقدی و روشهای ارزیابی مبتنی بر درآمد

روش‌های ارزش‌گذاری مبتنی بر جریان نقدی معمولاً زمانی استفاده می‌شوند که سود کسب‌وکار اساسی به عنوان یک شرکت عملیاتی قابل دوام تعیین شود. دو متداول‌ترین روش‌های ارزش‌گذاری مبتنی بر جریان نقدی، روش‌شناسی جریان نقدی سرمایه‌ای (یا سود) و روش‌شناسی جریان نقدی تنزیل‌شده هستند. روش‌های ارزش‌گذاری بر مبنای جریان نقدی یا سود نیازمند:

  1. یک ارزیابی آگاهانه از جریان‌های نقدی آتی کسب‌وکار مورد ارزیابی؛
  2. ارزیابی ریسک دستیابی به جریان‌های نقدی پیش‌بینی‌شده در آینده هم از نظر کوانتومی و هم بر اساس جدول زمانی پیش‌بینی‌شده. ارزیابی ریسک، برآورد ارزیاب را از نرخ بازده تعدیل شده ریسک مناسب (یا مضاعف ارزشیابی) که هنگام تخمین ارزش شرکت تجاری اعمال می‌شود، اطلاع می‌دهد.
  3. تجزیه و تحلیل و ارزیابی ارزش بازار منصفانه بدهی های بهره دار کسب و کار و معادل آن در تاریخ ارزیابی. بدهی های دارای بهره و معادل آن از ارزش شرکت کسر می شود تا ارزش حقوق صاحبان کسب و کار تعیین شود. و
  4. تجزیه و تحلیل خالص دارایی های کسب و کارارزش محاسبه شده شرکت فرض می کند که کسب و کار دارایی های عملیاتی کافی (یعنی سرمایه در گردش، دارایی های ثابت) برای ایجاد جریان های نقدی پیش بینی شده دارد. در مواردی که کسب و کار دارایی کافی ندارد، برای محاسبه کسری نیاز به تعدیل است. به طور مشابه، زمانی که کسب‌وکار دارایی‌های مازادی را در اختیار دارد که برای عملیات جاری کسب‌وکار مورد نیاز نیستند، ارزش بازار منصفانه این دارایی‌های اضافی اضافه می‌شود تا به ارزش حقوق صاحبان کسب و کار برسد.

روش جریان نقدی سرمایه گذاری شده / سود

روش سرمایه گذاری سرمایه گذاری شده (یا درآمد) شامل تقسیم برآورد یک تجارت عادی با حفظ جریان نقدی پس از مالیات با نرخ سرمایه گذاری مناسب است که نشان دهنده خطرات و پاداش های تجارت است. روش جریان سرمایه گذاری سرمایه گذاری شده مبتنی بر این فرض است که جریان نقدی آینده یک تجارت از سال به سال نسبتاً پایدار خواهد بود یا با نرخ رشد پایدار افزایش می یابد. در نتیجه ، این روش به طور معمول برای مشاغل بالغ با درآمد نسبتاً پایدار اتخاذ می شود که می تواند به طور منطقی به صورت دائمی تخمین زده شود یا هنگامی که پیش بینی معقول جریان نقدی در دسترس نیست. با توجه به روش سرمایه گذاری سرمایه گذاری سرمایه گذاری شده ، ارزش اول سرمایه گذاری سالانه مجازات اختیاری قابل نگهداری شرکت را تخمین می زند. جریان نقدی اختیاری ، کوانتومی از جریان نقدی است که توسط تجارت به دست می آید که می تواند هر سال بدون ایجاد اختلال در عملیات در حال انجام ، به سهامداران تجارت توزیع شود. تخمین سطح جریان پول نقد قابل حفظ نیاز به قضاوت حرفه ای و تجزیه و تحلیل تجارت و چشم انداز آن ، از جمله شرایط اقتصادی و صنعت غالب و آینده نگر دارد. جریان نقدی قابل نگهداری اغلب به عنوان درآمد قبل از بهره ، مالیات ، استهلاک و استهلاک یا EBITDA بیان می شود. برای برآورد جریان نقدی قابل نگهداری یک شرکت ، یک ارزنده به طور معمول در نظر می گیرد:

  1. نتایج عملیاتی تاریخی شرکت. نتایج عملیاتی تاریخی یک معیار عینی را ارائه می دهد که بر اساس آن ممکن است سطح عملیاتی آینده تخمین زده شود. با این حال ، این مهم است که نتایج تاریخی در زمینه شرایط غالب بازار بررسی شود. وت
  2. پیش بینی های همزمان ، برنامه های تجاری و بودجه آماده شده است. بودجه به خوبی تدوین شده بینشی در مورد انتظارات مدیریت ارائه می دهد و ممکن است روند تجاری یا عواملی را که باید در ارزیابی درآمد قابل حفظ در نظر گرفته شود ، آشکار کند. برنامه های تجاری ، بودجه و پیش بینی ها اغلب توسط مدیریت به عنوان بخشی از برنامه ریزی سالانه آنها تهیه می شود.

تجزیه و تحلیل جریان نقدی تاریخی و آینده نگر یک تجارت نیز باید نیاز به هرگونه تعدیل برای عادی سازی عملکرد تجارت را در نظر بگیرد. تنظیمات عادی سازی مورد نیاز است تا مبلغ غیر مکرر ، غیرمعمول و غیر اختیاری را به خود اختصاص دهند و ممکن است شامل تنظیمات در موارد زیر باشد:

  1. از بین بردن تأثیر درآمدها یا هزینه های تاریخی غیرمعمول یا غیرمعمول از جمله، به عنوان مثال، هزینه های راه اندازی، هزینه های یک بار دادرسی، هزینه های جابجایی و هزینه های بازسازی.
  2. انعکاس تعدیل غرامت اشخاص مرتبط (حقوق و پاداش) پرداختی به مالکان و مدیران تا حدی که هزینه غرامت گزارش شده منعکس کننده ارزش بازار منصفانه برای خدمات ارائه شده نباشد.
  3. سایر معاملات غیرمستدد بازو را طوری تنظیم کنید که منعکس کننده نرخ بازار منصفانه باشد. برای مثال، در صورتی که چنین پرداخت‌هایی به یک شخص مرتبط پرداخت شود و کمتر از نرخ بازار باشد، ممکن است لازم باشد پرداخت‌های اجاره تعدیل شود. و
  4. حذف درآمد یا هزینه های مربوط به دارایی های زائد زیرا فرض بر این است که این دارایی ها برای عملیات مداوم کسب و کار مورد نیاز نیستند. ارزش بازار منصفانه دارایی های زائد به طور جداگانه به ارزش افزوده می شود.

بر اساس موارد فوق، ارزیاب طیفی از جریان نقدی قابل حفظ را تخمین می زند. ارزش‌گذار از این جریان نقدی قابل نگهداری، مالیات بر درآمد شرکت، الزامات مخارج سرمایه‌ای پایدار 4 و الزامات سرمایه در گردش افزایشی را کسر می‌کند تا به برآوردی از جریان نقدی اختیاری قابل نگهداری پس از کسر مالیات شرکت برسد.

 

اجزای جریان نقدی اختیاری
سود گزارش شده در صورتهای مالی
+/- تعدیلات غیر نقدی (استهلاک، استهلاک و غیره)
+/- تنظیمات عادی سازی (غیر تکراری و شخص مرتبط)
درآمد قابل حفظ
کمتر: مالیات بر درآمد شرکت
کمتر: سرمایه در گردش مورد نیاز
کمتر: نیازمندی های مخارج سرمایه ای
جریان های نقدی اختیاری پس از مالیات

مرحله دوم روش جریان نقدی سرمایه دار، تخمین ارزش فعلی جریان نقدی آتی با تقسیم جریان نقدی قابل نگهداری برآورد شده بر نرخ سرمایه گذاری مناسب با ریسک است. نرخ سرمایه منعکس کننده ارزیابی ارزیاب از ریسک تحقق جریان نقدی قابل نگهداری است. انتخاب نرخ سرمایه ذهنی است و بر اساس قضاوت حرفه ای، تجربه و دانش متخصص ارزشیابی است. ارزیاب ممکن است در نظر بگیرد:

  1. نرخ‌های بازده بازار غالب، از جمله نرخ رایج بدون ریسک (اغلب با اشاره به نرخ اوراق قرضه دولتی اندازه‌گیری می‌شود) و حق بیمه ریسک سهام (اندازه‌گیری با اشاره به بازده بازار سهام عمومی).
  2. عوامل خطر صنعت و نرخ های بازده بازار غالب برای شرکت کنندگان در صنعت؛
  3. عوامل خطر خاص شرکت ، از جمله تجزیه و تحلیل نقاط قوت و ضعف اصلی و فرصت ها و تهدیدات پیش روی شرکت در تاریخ ارزیابی. این ارزنده روابط مشتری شرکت ، تمرکز مشتری ، ثبات و پیش بینی درآمد و غیره را در نظر خواهد گرفت.
  4. ساختار سرمایه ای مناسب از شرکت موضوعی که به ظرفیت بدهی شرکت موضوع ، ترتیب وام های موجود و ساختار سرمایه شرکتهای قابل مقایسه توجه می کند. وت
  5. نرخ مالیات بر درآمد شرکتهای غالب و آینده نگر.

جریان نقدی سرمایه گذاری شده از شرکت موضوع با تقسیم جریان نقدی قابل حفظ اختیاری با نرخ سرمایه منتخب محاسبه می شود. به جریان نقدی سرمایه گذاری شده ، ارزش فعلی استخرهای مالیاتی موجود برای رسیدن به ارزش شرکت اضافه می شود. برای تعیین ارزش سهام ، ارزش منصفانه بازار دارایی های اضافی ، در صورت وجود ، اضافه می شود و بدهی و معادل بدهی های موجود در تاریخ ارزیابی کسر می شود. در جدول زیر روش جریان سرمایه گذاری سرمایه گذاری شده نشان داده شده است.

 

تصویر جریان نقدی سرمایه گذاری شده
کمعالی
EBITDA قابل حفظ انتخاب شده90،000 دلار آمریکا100000 دلار آمریکا
کمتر: مالیات بر درآمد شرکت ها(23،850)(26،500)
جریان نقدی پس از مالیات66،150 دلار آمریکا73،500 دلار آمریکا
کمتر: نیازهای سرمایه در گردش افزایشی(5000)(5000)
کمتر: پایدار هزینه سرمایه (خالص سپر مالیاتی)(10،000)(10،000)
جریان نقدی پس از مالیات قابل حفظ51،150 دلار آمریکا58،500 دلار آمریکا
تقسیم بر: نرخ سرمایه گذاری11. 0 ٪12. 0 ٪
جریان نقدی سرمایه گذاری شده465،000 دلار آمریکا487. 500 دلار آمریکا
افزودن: ارزش فعلی سپر مالیاتی UCC10،00010،000
ارزش سازمانی475،000 دلار آمریکا497،500 دلار آمریکا
افزودن: دارایی های اضافی500500
کمتر: بدهی های تحمل بهره و معادل آن5،5005،500
ارزش سهام/ارزش بازار منصفانه470،000 دلار آمریکا492،500 دلار آمریکا

روش جریان پول نقد تخفیف

در حالی که رویکرد جریان نقدی سرمایه گذاری شده براساس یک تخمین سالانه از جریان های نقدی قابل نگهداری است ، روش ارزیابی جریان نقدی تخفیف (DCF) شامل پیش بینی جریان نقدی سال به سال شرکت موضوع برای تعداد مشخصی از سالها است. مقدار فعلی هر یک از این مبالغ آینده بر اساس برآورد ارزشمند از نرخ بازده مورد نیاز تنظیم ریسک مناسب (که قبلاً مورد بحث قرار گرفته است) محاسبه می شود. علاوه بر جریان نقدی دوره پیش بینی ، بیشتر مشاغل پس از دوره پیش بینی ، جریان نقدی را ادامه می دهند. به ارزش این جریان های نقدی دوره پس از فوریه به مقدار ترمینال گفته می شود. ارزش افزوده ارزش ترمینال را بر اساس برآوردی از جریان نقدی قابل نگهداری سالانه مشاغل در دوره پس از فوریه که با نرخ بازده مناسب سرمایه گذاری می شود ، تخمین می زند. محاسبه ارزش باقیمانده در اصل یک رویکرد جریان نقدی سرمایه گذاری شده به تجزیه و تحلیل DCF است. ارزش خالص فعلی پول نقد در طول دوره پیش بینی و دوره ترمینال برای تعیین ارزش بنگاه های اقتصادی اضافه می شود. برای تعیین ارزش عدالت ، بدهی های دارای بهره کسر می شوند و دارایی های اضافی یا کمبود اضافه یا کم می شوند. یک روش DCF به طور معمول در جایی مناسب است که تجارت دارای پروتکل های برنامه ریزی تجاری نسبتاً پیشرفته باشد ، جایی که انتظار می رود این تجارت در طی چند سال تولید متغیر را تجربه کند و برای دارایی هایی با زندگی اقتصادی محدود (به عنوان مثال ، معادن). نمودار زیر روش DCF را نشان می دهد.

 

تصویر جریان نقدی تخفیف
دوره پیش بینی
سال 1سال 2سال 3دوره پایانی
EBITDA5000 دلار آمریکا10،000 دلار آمریکا20،000 دلار آمریکا20،400 دلار آمریکا
کمتر: مالیات بر درآمد شرکت ها(1،250)(2500)(5000)(5،100)
کمتر: نیازهای سرمایه در گردش(500)(500)(1000)(40)
کمتر: پایدار سرمایه گذاری مجدد سرمایه(1000)(1000)(1000)(1000)
جریان نقدی اختیاری پس از مالیات2،250 دلار آمریکا6000 دلار آمریکا13،000 دلار آمریکا14،260 دلار آمریکا
میزان سرمایه گذاری8. 0 ٪
ارزش نهایی178،250 دلار
نرخ نزول10. 0 ٪10. 0 ٪10. 0 ٪10. 0 ٪
دوره تخفیف (تعداد سالها)0.51.52.52.5
عامل تخفیف0. 9530. 8670. 7880. 788
ارزش فعلی خالص جریان نقدی2،145 دلار آمریکا5،201 دلار آمریکا10،244 دلار آمریکا150،308 دلار آمریکا
مجموع ارزش فعلی جریان نقدی در دوره پیش بینی17،590 دلار آمریکا
ارزش فعلی جریان نقدی دوره ترمینال150،308
ارزش سازمانی167،898 دلار آمریکا
کمتر: دارای بدهی و معادل آن(10،000)
افزودن: دارایی های اضافی5000
ارزش سهام/ارزش بازار منصفانه162،898 دلار آمریکا

روشهای ارزیابی مبتنی بر بازار

رویکرد ارزیابی مبتنی بر بازار به داده های بازار سهام عمومی و داده های معاملات قبلی شرکت هایی که تعیین شده اند تا حدودی قابل مقایسه با شرکت موضوعی باشند که ارزش داشته باشد ، متکی است. این روش ارزیابی شامل تجزیه و تحلیل چند برابر ارزیابی ، نسبت مالی و نتایج عملیاتی این شرکت ها و معاملات قابل مقایسه و استفاده از آن چند برابر برای شرکت موضوع است. فرضیه اساسی رویکرد مبتنی بر بازار این است که شرکت های صنایع مشابه با خطرات مشابهی روبرو هستند و در نتیجه باید پروفایل بازده مشابهی داشته باشند. دو رویکرد ارزیابی مبتنی بر بازار (1) رویکرد قابل مقایسه شرکت عمومی و (2) رویکرد معاملات قبلی است.

رویکرد قابل مقایسه شرکت

یک رویکرد قابل مقایسه شرکت شامل تحقیق و محاسبه معیارهای ارزیابی و نسبت های مالی شرکتهای بازرگانی عمومی است که به نظر می رسد تا حدودی با شرکت موضوع قابل مقایسه است. در این موارد ، ارزنده ممکن است "معیارهای ارزش" را در تحلیل خود در نظر بگیرد. نمونه هایی از معیارهای ارزیابی عبارتند از:

  1. مقدار شرکت به EBITDA Multial - محاسبه شده به عنوان مقدار سازمانی که توسط EBITDA تقسیم می شود.
  2. ارزش سازمانی به درآمد متعدد - به عنوان ارزش سازمانی که براساس درآمد تقسیم می شود محاسبه می شود.
  3. نسبت قیمت به کتاب-به عنوان سرمایه گذاری در بازار عمومی شرکت تقسیم بر ارزش خالص کتاب گزارش شده شرکت. وت
  4. نسبت قیمت به درآمد-محاسبه شده به عنوان قیمت سهم بازار عمومی که براساس سود هر سهم تقسیم می شود.

بسیاری از نسبت های ارزیابی دیگر وجود دارد که معمولاً محاسبه می شوند. برخی از نسبت ها نسبت به یک صنعت بیشتر مربوط به یک صنعت هستند. با توجه به مشکلات ذاتی در شناسایی شرکتهای منطقی قابل مقایسه ، رویکرد قابل مقایسه شرکت اغلب به عنوان یک رویکرد ارزیابی ثانویه مورد استفاده قرار می گیرد ، تا منطقی بودن نتیجه گیری ارزیابی مفهومی را بر اساس یک جریان نقدی یا روش مبتنی بر دارایی انجام دهد.

رویکرد معاملات قبلی

تجزیه و تحلیل معاملات قبلی شامل تحقیق و بررسی معاملات واقعی مربوط به شرکت هایی است که با شرکت موضوع قابل مقایسه هستند. با استفاده از اطلاعات افشای عمومی در مورد معاملات واقعی از جمله قیمت فروش ، عملکرد تاریخی و شرایط و ضوابط فروش ، می توان معیارهای ارزیابی قابل مقایسه ای را تعیین کرد که می تواند برای تعیین نتیجه گیری ارزش برای شرکت موضوع اعمال شود. چند برابر مشابه همانطور که در بالا نشان داده شده است را می توان برای این معاملات قبلی تعیین کرد.

در صنایع خاص ، قوانین بازار انگشت شست ممکن است وجود داشته باشد که می تواند برای تعیین ارزش تجاری استفاده شود. قوانین انگشت شست به طور کلی به عنوان یک آزمون ثانویه از معقول بودن نتیجه گیری ارزشی که از طریق یک جریان نقدی یا سایر روش های ارزیابی حاصل می شود ، اعمال می شود. قوانین انگشت شست پایه های خود را در معاملات بازار شامل شرکت ها در یک صنعت خاص و مبتنی بر نسبت فعالیت های خاص صنعت یا فرمول هایی است که با گذشت زمان حاصل شده است. هنگام استفاده از یک رویکرد قاعده کار ، مهم است که ارزش افزوده آنچه را که دقیقاً قانون انگشت شست محاسبه می کند و اینکه آیا قانون انگشت شست در مورد ارزش کسب و کار قابل ارزش است ، در نظر بگیرد.

ارزیابی تجارت یک تمرین ذاتاً ذهنی است. در تهیه یک ارزیابی تجاری ، متخصصان ارزشیابی قضاوت حرفه ای ، تجربه و دانش خود در مورد اصول ارزیابی کسب و کار را در حقایق خاص به کار می گیرند تا به نتیجه گیری ارزش آگاهانه و استدلال برسند. این که آیا به منظور محاسبه خسارت ناشی از ضرر سرمایه یا در غیر این صورت ، به طور کلی توصیه می شود که در صورت نیاز به ارزیابی تجارت ، از یک متخصص ارزیابی تجارت مشاوره شود.

استراتژی برای تحلیل فاندمنتال...
ما را در سایت استراتژی برای تحلیل فاندمنتال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : سعید شیخ‌زاده بازدید : 35 تاريخ : چهارشنبه 15 شهريور 1402 ساعت: 12:41