تجارت در منطقه: 8 درس قدرتمندی که من از مارک داگلاس آموخته ام

تجارت کتاب در منطقه توسط مارک داگلاس احتمالاً تأثیرگذارترین کتاب در صنعت تجارت است - و به یک دلیل عالی.

به همین دلیل در این راهنما ...

من فقط در برخی از نقل قول ها سیلی نخواهم داشت و به شما می گویم منظور آنها چیست.

شما هشت نکته و استراتژی تجاری اساسی و عملی را که به من در سفر تجاری من از تأثیرگذارترین نقل قول های موجود در تجارت در منطقه توسط مارک داگلاس کمک کرده است ، یاد خواهید گرفت.

حتماً قلم و کاغذ خود را بگیرید زیرا این شخص آبدار خواهد بود.

سپس بیایید شروع کنیم ...

1. "تجزیه و تحلیل بازار راهی برای نتایج مداوم نیست و مشکلات تجاری ایجاد شده به دلیل عدم اعتماد به نفس ، عدم نظم و تمرکز نادرست را حل نمی کند."

من متنفرم از اینکه کسی باشم که آن را بگویم ، اما ...

اگر به تجزیه و تحلیل بازار افراد دیگر برای ورود یا نگه داشتن موقعیت وابسته هستید ، پس مجبور خواهید بود پول زیادی را از دست بدهید.

بیشتر تجزیه و تحلیل بازار به شما می گوید که بازار به طور بالقوه می تواند به کجا برود.

با این حال ، به ندرت گزینه های مدیریت و خروج از تجارت را به شما آموزش می دهد یا به شما می دهد.

بنابراین تا زمانی که کورکورانه از تحلیل کسی پیروی کرده و تجارت را وارد کنید ، با یک سؤال باقی می مانند:

"چه زمانی از تجارت خارج می شوم؟"

"آیا باید این تجارت را به مدت یک سال انجام دهم؟"

برای بدتر شدن اوضاع ، به جای این که از خود بپرسید چه موقع تجارت را کاهش می دهد وقتی تجارت شروع به از دست دادن می کند ...

شما شروع به جمع آوری تجزیه و تحلیل بازار یا عقاید بیشتری می کنید که فقط از تجارت از دست دادن شما پشتیبانی می کند ، که به نوبه خود شما را به "سرمایه گذار" تبدیل می کند.

بنابراین ، راه حل چیست؟

چگونه می توانید از تجزیه و تحلیل بازار برای کمک به شما در تصمیم گیری های تجاری عینی استفاده کنید؟

ابتدا روش تجارت خود را بدانید

چگونه می خواهید بازارها را تجارت کنید ، باید چگونه می خواهید آن را تجزیه و تحلیل کنید ، دوره.

اگر می خواهید یک معامله گر نوسان باشید ...

سپس می خواهید بازارهایی را که در حال حاضر در منطقه ای با ارزش قرار دارند ، برای خرید کم و فروش زیاد تجزیه و تحلیل کنید.

اگر می خواهید یک پیروان روند باشید ...

سپس می خواهید تجزیه و تحلیل کنید و به دنبال بازارهای گرایش باشید و از معابر خودداری کنید تا بتوانید زیاد بخرید و بیشتر بفروشید.

می بینید ، ثبات در تجارت بسیار مهم است.

اگر هویت شما به عنوان یک معامله گر متناقض است ، می توانید مطمئن شوید که تجزیه و تحلیل بازار شما نیز متناقض خواهد بود.

2. "معامله گران موفق عملاً اثرات ترس و بی پروا را از تجارت خود حذف کردند."

گفتن سایر معامله گران بسیار آسان است:

"تجارت بدون ترس!"

"تجارت بدون احساسات!"

"تجارت مثل یک تیرانداز و نه مانند یک مسلسل!"

با این حال ، حتی اگر آنها را در بازوی خود خال کوبی کنید یا آنها را در رویاهای خود بشنوید ...

اگر روال معاملاتی مناسب برای دنبال کردن ندارید ، همیشه خود را می شکنید.

بنابراین ، دقیقاً چگونه می توانید اثرات ترس و بی پروا را از بین ببرید؟

یک روال معاملاتی قابل تکرار و برنامه ایجاد کنید

روال و برنامه معاملاتی شما بدون شک به دلیل چندین عامل مانند:

• بازارها معامله شدند
• منطقه زمانی
• مسئولیت ها

اما ایده اصلی این است که بدانید چه موقع و چه موقع نمودارهای خود را بررسی نکنید.

از آنجا که عادات تجارت بد بیشتر به وجود می آید ، بیشتر به سود و زیان حساب تجارت خود خیره می شوید.

من را درست شنیدی!

این یک اسطوره است که "شما به زمان زیادی برای نظارت بر نمودارها نیاز دارید" برای کسب درآمد در بازارها.

در واقع ، این برعکس است!

با این وجود ، اگر شما یک معامله گر Intraday هستید ، نمونه ای از روال معاملاتی در اینجا وجود دارد ...

7:30 بعد از ظهر - 8:00 بعد از ظهر = به دنبال فرصت های معاملاتی باشید و شروع به ساختن لیست تماشا خود کنید

8:00 بعد از ظهر - 11:00 بعد از ظهر = با باز شدن بازار ، معاملات خود را عاری از حواس پرتی اجرا کنید

11:00 بعد از ظهر - 11:30 بعد از ظهر = مجله و تجارت خود را مرور کنید و یک روز با آن تماس بگیرید

و دیگری اگر شما یک کارمند تمام وقت هستید که به طور پاره وقت معامله می کنید ...

8:00 am-8: 30 am = به دنبال فرصت های معاملاتی و سفارشات محدودیت/توقف باشید

12:30 صبح تا 1 بعد از ظهر = نمونه کارها خود را بررسی کنید و ببینید آیا معاملات را به درستی اجرا کرده اید

6:00 بعد از ظهر تا 6:30 بعد از ظهر = مجله و معاملات خود را مرور کنید

3. "یادگیری بیشتر و بیشتر در مورد بازارها فقط برای جلوگیری از درد ، مشکلات او را پیچیده می کند زیرا هرچه بیشتر یاد می گیرد ، به طور طبیعی از بازارها انتظار می رود و وقتی بازارها نقش خود را انجام نمی دهند ، دردناک تر می شود."

تله ها و مشکلات زیادی در تجارت وجود دارد.

یکی از آنها مجبور کردن انتظارات شما در بازار است.

این چیز است ...

نتایج شما محصول جانبی فرآیند شما است.

به همین دلیل شما باید خود را از نتایج جدا کرده و خود را به فرایندی که به طور مداوم شما را تحت فشار قرار می دهد تا به نتایج مورد انتظار خود برسید.

حال ، دقیقاً چه فرایندی باید هنگام انجام معاملات انجام شود؟

خوب ، معمولاً در سه مرحله انجام می شود.

بنابراین من به شما نشان خواهم داد که آنها دقیقاً چه هستند و وقتی در آن مرحله خاص هستید باید چه کاری انجام دهید ...

مرحله 1: قبل از تجارت

• تجزیه و تحلیل بازار و دقت کافی را انجام دهید
• ورودی ها را تعیین کنید
• قیمت سود را تعیین کنید
• قیمت ضرر را تعیین کنید
• تعیین چند سهام برای خرید (استفاده از مدیریت ریسک)

فاز 2: در طول تجارت

• سفارشات را وارد کنید و متوقف کنید
• تمرکز خود را برای جستجوی فرصت های تجاری دیگر متمرکز کنید
• وقتی احساس حوصله می کنید به تجارت خیره نشوید
• توقف ضرر خود را حذف یا گسترش ندهید و به دنبال نظرات دیگران بگردید تا در نتیجه ضرر داشته باشید

فاز 3: پس از معامله

• اسکرین شات نمودار برای مجله معاملاتی شما
• روند فکر و اجرای خود را مرور کنید
• مرحله 1 را تکرار کنید

در پایان، شما باید اجازه دهید قوانین شما حرف بزند و نظرات دیگران را در زمان انجام معامله در نظر نگیرید!

4. "ترس، باز کردن خود را به گونه ای که به ما امکان می دهد چیز جدیدی یاد بگیریم، اگر نگوییم غیرممکن، بسیار دشوار می کند."

اکثر معامله‌گران حرفه‌ای و سودآوری که تاکنون ملاقات کرده‌ام، دانشجویان مشتاق بازار هستند.

• آنها به یادگیری چیزهای جدید ادامه می دهند.
• آنها نمی ترسند چیز جدیدی را امتحان کنند.
• آنها بیشتر نگران رشد خود هستند تا سودشان.

اما بازرگانان جدید و متکبر؟

• آنها بیش از حد روی پاداش ها متمرکز هستند.
• آنها فکر می کنند استراتژی آنها جام مقدس است و بقیه چیزهای مزخرفی است.
• آنها بیش از حد بر تجارت خود متمرکز هستند و ضرر را توجیه می کنند.

البته قبلا من بودم

اما همه ما در مقطعی رشد می کنیم.

حال، چگونه می توانید ترس ها را در معاملات تقریباً فوری کاهش یا از بین ببرید؟

از کوچک شروع کنید و به تدریج سرمایه معاملاتی خود را افزایش دهید

به عنوان مثال، شما 10000 دلار برای معامله دارید.

داشتن 10000 دلار برای معامله به این معنی نیست که شما به عنوان یک معامله گر ذهنیت 10000 دلاری دارید.

بنابراین اگر در مورد موجودی حساب خود ترس دارید، آن را به 2000 دلار کاهش دهید، سپس هر ماه 2000 دلار دیگر اضافه کنید تا ثابت کنید که با اجرا و مدیریت ریسک خود سازگار هستید.

بعد از پنج ماه…

نه تنها می توانید سرمایه خود را به طور کامل به کار بگیرید، بلکه یک معامله گر نترس، ثابت و باصلاح خواهید بود که درس های زیادی را در این راه آموخته است.

هنگامی که آن را اعمال کردید، به جای یافتن زمان مناسب برای برداشت پول از آن، مشتاقانه منتظر ایجاد تجارت تجاری خود خواهید بود.

در پایان، لحظه‌ای که به جای اینکه بیش از حد به چیزهایی که دارید «محصور» شوید، خود را به روی «امکانات» باز می‌کنید…

دنیای تجارت صدف شما خواهد بود!

من معتقدم این یکی از مفاهیمی است که به طور مداوم در تجارت مارک داگلاس در منطقه برجسته شده است.

5. «فقط بهترین معامله‌گران زیان‌های خود را بدون رزرو یا تردید کاهش می‌دهند، وقتی بازار به آنها می‌گوید که معامله کار نمی‌کند».

این یک نقل قول طلایی از Trading in The Zone اثر مارک داگلاس است.

واقعیت اینجاست…

مهم نیست چقدر معامله می کنید، همیشه این درد کاهش ضرر وجود خواهد داشت.

با این حال، بهترین کار این است که هرگز فراموش نکنید که چرا آن را در ابتدا قرار داده اید - کاهش ضرر و دانستن دقیق اینکه چه زمانی اشتباه می کنید.

حال، اگر از قبل مزایای استفاده از مدیریت ریسک را می‌دانید…

چگونه می توانید ضررها را بدون تردید کاهش دهید؟

از سفارشات از دست دادن توقف خودکار استفاده کنید

داشتن یک سفارش از دست دادن توقف خودکار به شما امکان می دهد بدون تصمیم گیری در آنجا تصمیمات عینی بگیرید.

شما رئیس سبد تجارت خود هستید ، و بستر معاملاتی شما کارمند شما است که از قبل تصمیم می گیرد!

عالی نیست؟

از آنجا که ما در اینجا هنوز در مورد ضرر و زیان هستیم ، صحبت کردن در مورد آن "عالی" نیست.

اما اگر بازار حتی بیشتر علیه شما پیش رفت ، چه احساسی دارید ، اما شما در آنجا نیستید که از زمان کاهش ضررهای خود در آنجا ضربه بزنید؟

احساس راحتی می کنید ، درست است؟

بنابراین اگر می خواهید یاد بگیرید که چگونه سفارشات از دست دادن را تنظیم کنید ، من این مقاله را در اینجا به شدت پیشنهاد می کنم: راهنمای قطعی در مورد نحوه تنظیم ضرر متوقف

6. "ما باید در مورد آنچه در آینده پیش بینی می کنیم مراقب باشیم زیرا هیچ چیز دیگری این امکان را ندارد که ناراضی و بدبختی عاطفی بیشتری ایجاد کند تا یک انتظار غیرقابل تحقق."

شما می خواهید در بازارها درآمد کسب کنید.

شما می خواهید کار تمام وقت خود را ترک کنید و رئیس خود باشید.

شما می خواهید به اندازه کافی پول پس انداز کنید تا بتوانید در کشور دیگری به خانواده خود برگردید.

اکنون ، من اینجا نیستم که آنها را باطل کنم زیرا مطمئناً ممکن است!

با این حال ، وقتی کار خود را برای دستیابی به رویاهای خود دست کم می گیرید ، همه چیز پیچیده تر می شوید.

بسیاری از معامله گران تجارت را یک سفر طولانی مدت نمی دانند.

درعوض ، آنها وقتی فکر می کنند همه چیز مهم است استراتژی است ، آنها را به عنوان کوتاه مدت فکر می کنند. برخی از آنها به سادگی به فکر کپی کردن استراتژی تجاری مارک داگلاس هستند و فکر می کنند که آنها را نیز ثروتمند می کند.

تا زمانی که آنها "شکاف" آنچه را که برای رسیدن به اهدافشان لازم است درک می کنند ...

آنها شروع به خرید دوره ها ، "استراتژی های مخفی" و تجارت روبات ها برای تلاش برای میانبر کردن راه خود برای رسیدن به اهداف خود می کنند.

اما حقیقت این است که تلاش برای جستجوی آن میانبر فقط پیشرفت شما را حتی بیشتر به عقب می اندازد و دلسرد می شود.

حالا ، راه حل چیست؟

چه کاری باید انجام دهید؟

اجازه بدهید به شما بگویم…

با اهداف کوچک شروع کنید

در حالی که رویای بزرگ یا داشتن اهداف بزرگ ضروری است ...

هرگز از داشتن اهداف کوچک چشم پوشی نکنید زیرا آنها همان چیزی هستند که شما را به سمت خط پایان سوق می دهند.

بنابراین ، به جای اینکه فقط یک هدف برای تبدیل شدن به یک معامله گر تمام وقت داشته باشید ، تعیین کنید که برای رسیدن به آنجا چه چیزی لازم است!

نحوه طراحی اهداف خود بدون شک با من متفاوت خواهد بود ، اما در اینجا یک مثال وجود دارد ...

هدف شماره 1: یک کارگزار حساب کارگزار شماره 2 را باز کنید: یک برنامه معاملاتی شماره 3 را تهیه کنید: تجارت را با یک حساب کوچک حساب شماره 3 شروع کنید: با بررسی هدف ژورنال معاملات شماره 4: بهینه سازی و بهبود استراتژی تجارتماه برای سال آینده هدف شماره 5: یک سبد معاملاتی جدید را باز کنید و یک هدف صندوق اضطراری 6 ماهه شماره 6 ایجاد کنید: تجارت تمام وقت را با دو منبع دیگر درآمد پاره وقت انجام دهید

آیا می توانید ببینید که این چقدر مهم است؟

با داشتن اهداف کوچک ، به جای اینکه یک کمال گرا باشید ، به یک پیشرفت گرا تبدیل می شوید.

البته برخی از اهداف ممکن است ماه ها یا سالها در مقایسه با دیگران طول بکشد ...

اما این مهم نیست

از آنجا که مهم این است که شما به اهداف خود نزدیک تر می شوید.

تا زمانی که خود را در این روند غوطه ور می کنید ...

بسیاری از امکانات و خلاقیت ها باز می شوند ، و خواهید فهمید که اهداف بیشتری نسبت به آنچه در ابتدا داشتید خواهید داشت.

بسیار روشنگری ، درست است؟

7. "هر فرد هرگونه اطلاعاتی را که به روش منحصر به فرد خود در معرض دید خود قرار می دهد ، تفسیر می کند ، و به تبع آن تجربه می کند."

در اینجا یکی از بهترین چیزهایی است که من از تجارت مارک داگلاس در منطقه آموخته ام:

راه های زیادی برای سودآوری از بازارها وجود دارد و هرگز فقط یک مورد نیست.

همچنین ، من و شما می توانیم دو معامله گر بسیار متفاوت باشیم و هنوز هم می توانیم سودآور باشیم.

حالا ، چرا من این را به شما می گویم؟

اجازه بدهید به شما بگویم…

در طول سفر تجاری خود ، با گروه های تجاری و جوامع زیادی در آنجا روبرو خواهید شد.

برخی از جوامع تجاری به دلیل سمیت ، رشد شما را مختل می کنند.

در حالی که برخی از جوامع بازرگانی رشد شما را تقویت می کنند زیرا هر یک از اعضا سعی در یادگیری اختلافات یکدیگر دارند.

به همین دلیل برای شما بسیار مهم است ...

یک جامعه تجاری را انتخاب کنید که چیزهایی را فراتر از استراتژی ها به شما آموزش دهد و به نظرات شما احترام بگذارد

شما نمی توانید آنچه را که دیگران درباره شما فکر می کنند یا اینکه چگونه نسبت به نظرات شما واکنش نشان می دهند ، کنترل کنید.

با این حال ، شما می توانید کنترل کنید که محیط شما باید باشد.

احتمالاً تعجب می کنید:

"خوب ، پس چگونه می دانم که یک جامعه بازرگانی خوب است؟"

در اینجا چند مورد وجود دارد.

1. آنها ضررهای خود را نیز نشان می دهند و نه تنها دستاوردهای آنها

بیشتر معامله گران سود خود را نشان می دهند که نسبت به خودشان احساس خوبی داشته باشند اما هرگز در واقع سفر خود را در مورد آنچه برای دستیابی به آن دستاوردها انجام داده اند ، کمک نمی کنند.

علاوه بر این ، فقط نشان دادن سود و نه ضرر و زیان نیز به شما توهم می دهد که تجارت آسان است.

حقیقت این است که اینگونه نیست!

بنابراین اگر در یک جامعه بازرگانی هستید که فرآیند فکر خود را در مورد چگونگی تحمل ضررها یا آنچه برای دستیابی به دستاوردهای آنها به اشتراک می گذارد ، به اشتراک می گذارد ...

این نشانه شما در خانه است.

2. آنها یک بازار خاص را تحت فشار قرار نمی دهند

در اینجا کمی از داستان وجود دارد ...

من در گروهی بودم که در آن یک مدیر خاص اعضای خود را برای خرید سهام خاص هیجان زده می کرد.

بعد از چند هفته ، سهام یک شکست ایجاد کرد!

همه خوشحال بودند!

با این حال ، مدیر مطمئن بود که هنوز می تواند در سالهای آینده قیمت بالا برود ، بنابراین او به همه توصیه کرد که نگه دارند.

سهام یک شکست کاذب به همراه کاهش قابل توجهی ایجاد کرد ...

به همین جا ختم نمی شود!

مدیر ضررهای خود را نشان می داد و به همه می گفت:

"به دوستان عزیزم ادامه دهید ، من با شما هستم!"

"این شرکت درآمد خوبی دارد و پروژه های زیادی دارد ، بالا می رود!"

در آن مرحله ، من مطمئن نیستم که چه اتفاقی برای اعضایی که توصیه های مدیر را دنبال می کردند ، اتفاق افتاد زیرا من قبلاً گروه را ترک کرده بودم.

اما با نگاهی به عقب ، سهام همچنان رو به کاهش است.

بنابراین ، چرا من این را به اشتراک می گذارم؟

خوب ، به این دلیل است که حتی اگر بسیاری از مردم با اعتقاد به توهمات مدیر پول از دست دادند ...

این تقصیر مدیر نیست که این افراد پول خود را از دست داده اند.

آنها کسی هستند که به دکمه خرید برخورد می کنند ، بنابراین مسئولیت آنها بود!

بنابراین لحظه ای که به یک گروه می پیوندید و با سناریوی مشابه روبرو می شوید که در آن کسی که در اختیار است ، بازار خاصی را با یک ذهنیت "ضمانت" فرو می برد و نظرات را علیه آن حذف می کند ...

دور بمانید و بلافاصله گروه را ترک کنید!

8. "اضافه کردن متغیرهای تصادفی ، تعیین اینکه چه چیزی کار می کند و چه چیزی انجام نمی شود ، بسیار دشوار است."

این حقیقت است:

اضافه کردن شاخص های بیشتر در نمودار شما به معنای تضمین کردن تجارت است.

این فقط سر و صدای بیشتری می افزاید و احتمالاً شما را از تصمیم گیری های تجاری باز می دارد.

اما صبر کنید ، چیزهای بیشتری وجود دارد!

شاخص های بیشتر یا قوانین معاملاتی تصادفی که به برنامه خود اضافه می کنید ...

سخت تر این است که مشخص کنید که کدام یک از آنها کار می کند و چه کاری انجام نمی دهد.

باز هم ، راه حل چیست؟

خوب ، این یک راه حل است که معده سخت است ، اما شما باید یک نشانگر را برای:

• فیلتر روند
• ورودی های
• از دست دادن
• بهره بردن

بگذارید برای شما مثالی بزنم…

یک شاخص برای فیلتر روند

همانطور که می دانید ، می توانید بازارها را طولانی و کوتاه کنید.

برای دانستن اینکه کدام جهت را باید تجارت کنید ، می توانید با استفاده از میانگین متحرک 200 دوره در نظر بگیرید:

اگر قیمت بالاتر از 200 میلی آمپر = شما به دنبال تنظیمات طولانی باشید

اگر قیمت زیر 200 کارشناسی ارشد = به دنبال تنظیمات کوتاه است

ساده ، من درست است؟

یک شاخص برای ورودی ها

برای این مثال ، من از شاخص شاخص قدرت نسبی 14 دوره استفاده می کنم.

به بیان ساده ...

صبر کنید تا قیمت زیر RSI 50 بسته شود ، سپس وقتی قیمت بالاتر از RSI 50 بسته می شود وارد شوید:

این یک روش ساده و عینی برای ورود به تجارت است!

یک شاخص برای از دست دادن توقف

در این مرحله ، من مطمئن هستم که شما می دانید که از دست دادن توقف چقدر مهم است.

حال سؤال این است که کدام شاخص می تواند از بین رفتن توقف شما در کجا عینی باشد؟

در این حالت ، من پیشنهاد می کنم از میانگین نشانگر دامنه واقعی استفاده کنید و مقدار آن را با سه (3 ATR) به عنوان بافر ضرب کنید.

چگونه می توان از آن استفاده کرد ، ممکن است بپرسید؟

فقط قیمت ورود خود را از مقدار ATR کم کنید:

آخرین موضوع ولی به همان اهمیت…

یک شاخص برای سودآوری

متأسفانه ، چگونگی سود شما به روش تجارت شما بستگی دارد ، بنابراین می تواند پاسخ های زیادی وجود داشته باشد.

اما به عنوان مثال اگر یک پیروان روند هستید.

به این معنی ، شما تا زمانی که زیر 20 کارشناسی ارشد بسته نشود ، موقعیت خود را نمی فروشید:

اکنون می خواهم شما به من قول دهید که ابتدا این استراتژی را قبل از تجارت این زندگی پشت سر بگذارید.

آیا می توانید ببینید که چگونه این شاخص ها مکمل یکدیگر نیستند؟

می بینید ، شاخص های فنی خطوط جادویی در نمودار شما نیستند که سود را به همراه می آورد.

آنها ابزاری هستند و نحوه استفاده شما از این ابزارها باعث می شود آنها واقعاً مؤثر و کارآمد باشند!

بنابراین ، هنگامی که شما در حال حاضر مجموعه ای از قوانین عینی را در دست دارید ، کار بعدی که می خواهید انجام دهید این است که ...

بدون توجه به نتیجه ، قوانین خود را برای 20-30 معاملات اجرا کنید و الگویی در مورد چگونگی بهبود آنها پیدا کنید.

دلیل اینکه می خواهید از یک نشانگر در هر گروه استفاده کنید ، به همین دلیل است:

برای اینکه بدانید چه چیزی کار می کند و چه چیزی انجام نمی شود.

آیا می توانید ببینید که چگونه همه جمع می شوند؟

البته ، اجرای 20-30 معاملات بی عیب و نقص آسان نیست.

به همین دلیل اگر متوجه شوید که قوانین معاملات خود را شکسته اید ، بیش از 50 ٪ از این معاملات ...

این بدان معناست که تنها چیزی که باید بهبود بخشید ، روال معاملاتی شماست و نه استراتژی تجارت شما.

از سوی دیگر…

اگر به طور مداوم 20-30 معاملات را بدون شکستن قوانین خود اجرا کرده اید (بیشتر) ، اکنون باید معاملات گذشته خود را مرور کنید و از آنها بپرسید:

• آیا اگر به جای آن از فیلتر متوسط روند حرکت 100 دوره استفاده کرده اید ، می توانید از از دست دادن معاملات جلوگیری کنید؟
• آیا اگر دوره RSI شما به جای 14 سال باشد ، می تواند قیمت ورود شما بهتر باشد؟
• آیا اگر با استفاده از 6 ATR به جای 3 ATR ، ضرر و زیان گسترده تری داشته باشید ، می توانید ضرر و زیان را کاهش داده یا در تجارت بیشتر بمانید؟
• آیا می توانستید سود بیشتری کسب کنید اگر از دست دادن توقف توقف شما به جای میانگین در حال حرکت 20 دوره ، میانگین حرکت 8 دوره ای بود؟

در این مرحله ، من نمی دانم که فقط نتایج شما قادر به پاسخگویی به این سؤالات خواهد بود!

اما این به معنای یافتن "لبه" شما در بازار است.

لبه دیگر نیست

اما لبه شما در بازار.

اگر می خواهید راه های بیشتری در مورد نحوه ژورنال معاملات خود داشته باشید ، این موضوع را بررسی کنید: نحوه ایجاد یک مجله بازرگانی و یافتن لبه خود در بازارها

Whew ، این درس های زیادی است!

استفاده از آنها کار ساده ای نیست ، بنابراین احساس راحتی کنید که هر از گاهی به این راهنما برگردید.

بیایید سریع آنچه را که امروز آموخته اید ، انجام دهیم.

نتیجه

تجارت مارک داگلاس در منطقه واقعاً یک کتاب فوق العاده برای بازرگانان است که بتوانند وقت و هزینه خود را سرمایه گذاری کنند.

با وجود درسهایی که امروز با شما به اشتراک گذاشته ام ، فقط حدود 30 ٪ از آنچه این کتاب برای شما ارائه می دهد است.

اما به عنوان کسی که سه بار تجارت مارک داگلاس را در منطقه خوانده است ، به این چیزها جوش می خورد: